فلسفهی اقتصاد همچون علمِ تصمیمگیری، زندگی روزمرهی ما را اداره میکند. حتی اگر ما به این مسئله آگاه نباشیم. هنگامی که ما نرخ سود کارت اعتباریمان را اندازه میگیریم یا بررسی میکنیم که یک ماشین جدید بخریم، خانهای را اجاره کنیم یا برای شام بیرون میرویم یا به تعطیلات میرویم، در همهی این تصمیمگیریها ما فکرها و محاسبات اقتصادی میکنیم. ما در جهانی زندگی میکنیم که منابع محدودی دارد و اقتصاد به ما کمک میکند تا این منابع محدود را طوری مصرف کنیم که نیازهای بیپایان ما را پاسخ بدهد. اقتصاد حوزهی بسیار گستردهای است و تاریخچهی پرباری دارد و افراد تاثیرگذار بسیاری، از فیلسوفان گرفته تا سیاستمداران در آن کاوش کردهاند و نظریهها را آزمودهاند.
فلسفهی اقتصاد همچون علمِ تصمیمگیری، زندگی روزمرهی ما را اداره میکند. حتی اگر ما به این مسئله آگاه نباشیم. هنگامی که ما نرخ سود کارت اعتباریمان را اندازه میگیریم یا بررسی میکنیم که یک ماشین جدید بخریم، خانهای را اجاره کنیم یا برای شام بیرون میرویم یا به تعطیلات میرویم، در همهی این تصمیمگیریها ما فکرها و محاسبات اقتصادی میکنیم. ما در جهانی زندگی میکنیم که منابع محدودی دارد و اقتصاد به ما کمک میکند تا این منابع محدود را طوری مصرف کنیم که نیازهای بیپایان ما را پاسخ بدهد. اقتصاد حوزهی بسیار گستردهای است و تاریخچهی پرباری دارد و افراد تاثیرگذار بسیاری، از فیلسوفان گرفته تا سیاستمداران در آن کاوش کردهاند و نظریهها را آزمودهاند.
در سادهترین و قابل فهمترین تعریف، اقتصاد مطالعهی نحوهی استفادهی جامعه از منابع محدودش است. اقتصاد علمی اجتماعی است که با تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات پیوند خورده است. اقتصاد تمرکز بسیار زیادی بر روی چهار عامل تولید یعنی: زمین، نیروی کار، سرمایه و کسب و کار دارد. اینها چهار عنصری هستند که فعالیت اقتصادی را در جهان ما میسازند و هر یک میتوانند به صورت مجزا مطالعه شوند.
علم اقتصاد
یکی از اولین متفکران شناخته شده در اقتصاد، هزیود شاعر یونانی است. او در نوشتههای خود آورده است که کار، مواد اولیه و زمان باید به صورت بهینه در کنار هم جمع شوند تا بتوانیم بر کمبودها غلبه کنیم. مشکل اصلی اقتصاد این است که انسان در جهانی زندگی میکند که نیازهای بیپایان اما ابزار محدودی در اختیار دارد. به این دلیل است که مفاهیمی چون کارایی و بهرهوری بسیار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. افزایش بهرهوری و استفادهی کارآمدتر از منابع میتواند منجر به بالاتر رفتن استانداردهای زندگی شود.
کار و تجارت
قبل از اینکه بدانیم اقتصاد چیست، باید بگوییم خشتهایی که بنای عظیم علم اقتصاد را میسازند، کار و تجارت هستند. از آنجا که راههای بسیاری برای به کار گرفتن نیروی کار و نیز راههای بسیاری برای اختصاص منابع وجود دارد، تشخیص اینکه بهترین روش برای رسیدن به نتایج مطلوب کدام است کار دشواری است.
برای مثال علم اقتصاد به ما میگوید: افراد و شرکتها بهتر است در یک کار خاص، تخصص پیدا کنند و برای دیگر نیازهایشان دست به تجارت بزنند به جای اینکه بخواهند تمام نیازهایشان را خودشان تامین کنند. همچنین این علم به ما میگوید که تجارت بر اساس یک چیز واسطه مانند پول، کارایی بیشتری خواهد داشت.
- ۹۹/۰۹/۱۷